دلــــــپر

دلپر هنرت این است, داری دل پر اما -------- اوج هنر ان باشد, یابی به بیان راهی

دلــــــپر

دلپر هنرت این است, داری دل پر اما -------- اوج هنر ان باشد, یابی به بیان راهی

دلــــــپر

بی قرارم سالهاست..
دلپر از نا گفته هاست.

عجب ارامشی داری..
شهید ان دم که میبندی..
دو چشمانت به این دنیا...
و من ان لحظه ای که میگذارم روی خونت
بی خبر, این پای غفلت را...
و این یک خواب اشفته ست.. در ارامش خفتن
که سوزد صبح فردارا...
و میسوزد و میسازد..
وجودم را برای تازه تر گفتن..
برای تازه تر دیدن...
برای تازه تر خواندن...
برای تو شهید ای زنده ی والا ...
منم دلپر که میخوانم برایت هر دم از حالا...

پیوندها
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حمید برقعی» ثبت شده است

شعری از کودکان دیروزی!

r - - r | دوشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۴، ۰۱:۵۴ ق.ظ

شعر حمید رضا برقعی

برای حضرت معصومه(س)

باهمین چشم های خود دیدم، زیر باران بی امان بانو!

درحرم قطره قطره می افتاد آسمان روی آسمان بانو

 

صورتم قطره قطره حس کرده ست چادرت خیس می شوداما

به خدا گریه های من گاهی دست من نیست مهربان بانو

 

گم شده خاطرات کودکی ام گریه گریه در ازدحام حرم

باز هم آمدم که گم بشوم من همان کودکم همان، بانو

 

باز هم مثل کودکی هر سو می دوم در رواق تو در تو

دفترم دشت و واژه ها آهو...گفتم آهو و ناگهان بانو...

 

شاعری در قطار قم - مشهد چای می خوردو زیر لب می گفت:

شک ندارم که زندگی یعنی، طعم سوهان و زعفران بانو

 

شعر از دست واژه ها خسته است بغض راه گلوم را بسته است

بغض یعنی که حرف هایم را از نگاهم خودت بخوان بانو

 

این غزل گریه ها که می بینی آنِ شعر است، شعر آیینی

زنده ام با همین جهان بینی، ای جهان من ای جهان بانو


کوچه در کوچه قم دیار من است شهر ایل من و تبار من است

زادگاه من و مزار من است، مرگ یک روز بی گمان...!


  • r - - r